چگونگی سینما رفتن در USA

خوب، احتمالا نظر اول تون اینه که : «چه فرقی می کنه، اینجا و اونجا نداره! بلیط می گیری و میری می شینی فیلم رو می بینی و میای بیرون.»

اما اشتباه همین جا هست. همینجوریه که آدم می بینه هنوز ۲ هفته از اول ماه نگذشته و همه ی پول هاش رو خرج سینما کرده!!!! چرا؟ چونکه:

۱- بلیط سینما خیلی گرونه. اگر خودت رو خفه کنی و سر صبح بری سینما که مثلا بلیط ارزون تر گیرت بیاد باز هم می شه ۹ دلار!!!

۲- اینجا هفته ای حداقل ۳ تا فیلم اکران می شه.

۳- توی سالن سینما معادل سر گردنه می مونه. یعنی یک نوشابه ۱ دلاری رو بهت می دن ۳ دلار و خرده ای!!! 

۴- کی وقت داره هر هفته بره سینما؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟! 

 توی این مملکت قانونمند اگر می خوای با دل راحت فیلم ببینی باید قانون بشکنی. یعنی ۱ بلیط یخری و بری ۳-۴ تا فیلم ببینی  و خوشبختانه این کار بسیار ساده ای هستش. چون وقتی بلیط رو تحویل می دی و می ری توی سالن اصلی، دیگه کسی بهت کاری نداره. و خوب در ورود/خروج تمام سالن ها به این سالن اصلی باز می شه. پس:

~ روز قبل توی اینترنت برنامه تمام فیلمهای اون سینما ی خاص رو چک می کنی. هر چی سینما بزرگ تر باشه بهتره.

~ فیلم هایی رو که می خوای ببینی رو بر طبق زمان نمایش لیست می کنی تا بدونی هر کدوم کی شروع می شه.

~ هر گونه خوراکی که می خوای در طول روز توی سینما بخوری رو از بیرون می خری.

~ از ۱۰ صبح می ری سینما، ۱ بلیط می گیری و می ری تو. تا هر وقت که چشمهات توانایی دارن اون تو می مونی و پشت سر هم فیلم می بینی!!!!!!!!  از این سالن در میای و می ری توی سالن بعدی.

درسته که ۱ روز رو صرف فیلم دیدن کردی ولی به توی سینما دیدنشون می ارزه. تازه تمام عصر و شب رو برای انجام کارهای دیگه داری. حتی می شه برعکس اش کرد. یعنی صبح رو گذاشت برای کار های دیگه و از عصر تا آخر شب رو گذاشت برای سینما. و خوب تمام کسایی که توی تهران ( یا بهتره یگم ایران) بزرگ شدن می دونن که قانون شکنی، هر چقدر هم کوچولو باشه، یه مزه دیگه ای داره!!!!!!!!!!  

خلاصه همه این حرف ها :    

                قانون مند:              ۳ تا بلیط سینما -->  ۳۰ دلار

                                            ۱ نوشابه + ۱ چیپس  --> ۱۰دلار

                قانون شکن:           ۱ بلیط سینما --> ۹ دلار ( چون صبح می ری ارزون تره)

                                            ۱ نوشابه + ۱ چیپس ( از بیرون خریده بشه) --> ۴ دلار   

==> من و علی دیروز رفتیم و نفری ۲ تا فیلم کامل دیدیم و به ۲-۳ تا فیلم دیگه هم سر زدیم که خوشمون نیومد (‌وگرنه بیشتر می دیدیم!!!!!!!! )     

یک خونه نیمه کامل

امروز ۳-۴ ساعت رو توی خونه گذروندیم. من میز ناهار خوری و ۴ تا صندلی اش رو سر هم کردم. علی و مامان هم ۲ تا کتابخونه و یک میز رو درست کردن. تخت ها و تشک ها هم امروز رسید. الان جای خوابمون کاملا درسته. قرار شد هر وقت تلویزیون خریدیم، بریم خونه جدید. ولی به غیر از این جای قشنگی شده. من و مامان هر چی بیشتر می چینیم خونه رو، بیشتر ازش خوشمون میاد

شنبه ی آینده مراسم معرفی شاگردهای جدید مدرسه هستش. مامان و علی هم دعوت هستن.

یادم رفت تعریف کنم که شنبه ی گذشته یک کلاس ۲ ساعته، برای آشنایی با نحوه کار در مدرسه داشتیم. سوپ پختیم. که توش پیاز و هویج و کرفس و کدو و ماکارونی و لوبیا و جعفری و ریحون داشت! به نظر ترکیب ابلهانه ای میاد ولی خوشمزه شد در نهایت! و کلاس هم خوش گذشت. درست همون چیزی بود که تصور می کردم. هر کدوممون وسایل خودمون رو داشتیم و اول برامون توضیح دادن که باید چی کار کنیم و بعد خودمون رفتیم و درست کردیم.

درست ۱۰۰ متر پایین تر از مدرسه، یک رستوران کوچولو پیدا کردم. البته در واقع رستوران نیست. ساندویچ فروشی بهتر توصیفش می کنه. که البته قهوه و صبحانه هم سرو می کنه. Shubert's cafe. یه جای دنج و کوچولو و بامزه که غذای خوبی داره و قیمتش هم خوبه. و البته قهوه بسیار خوبی داره. توی همین چند وقت ۳ دفعه رفتم اونجا.

همین دیگه. الان باید برم موهام رو صاف کنم و اگر دیر بشه دیگه نمی شه درستش کرد!!!    

ساکاری نجار می شود!!!

سلام

امروز من نجار شدم!!! ماجرا از این قراره که ما دیروز، بالاخره بعد از ۱۰ بار چک کردن مغازه های متفاوت، رفتیم IKEA و یک سری وسایل خریدیم. مثل کمد و میز ناهارخوری و کتابخونه و از این جور چیز ها. کسایی که با IKEA آشنایی دارن می دونن که همه ی این وسایل رو به صورت تیکه تیکه و توی بسته تحویل می دن و خود آدم باید سر همشون کنه.

خلاصه که من امروز به شخصه یک میز آرایش ۳ کشویی رو سر هم کردم. خودم به شخصه هر ۳ تا کشو رو سر هم کردم، تمام بدنه رو به هم پیچ کردم، و البته خودم به شخصه تمام ۳۰ تا میخ رو کوبیدم!!!! و باید اعتراف کنم که تجربه بسیار جالب و لذت بخشی بود. حالا فردا باید برم سراغ میز ناهار خوری و ۴ تا صندلیش 

خونه مون داره کم کم درست می شه. فردا قراره تخت ها رو بیارن و هفته ی آینده هم تلویزیون و کامپیوتر رو می گیریم. امروز یکی از چمدون ها رو هم بردیم و وسایل توش رو خالی کردیم. البیته هنوز ۵ تا دیگه مونده!!!!