سفر

سلام 

دفعه اولی که فکر سفر دنیا به سرم زد، ۱۸ سالم بود و نشسته بودم روی زمین اتاقم با ۵ تا کتاب کنکور و داشتم سعی می کردم درس بخونم.  

از اون موقع تا حالا خیلی در موردش فکر کردم. و به این نتیجه رسیدم که با این که خیلی خیلی دلم می خواد ۳ سال از زندگی مرخصی بگیرم و برم تمام دنیا رو ببینم، ولی متاسفانه زندگی این اجازه رو نمی ده... 

بگذریم، همه ی این ها رو گفتم که بگم دارم قدم اول رو در زمینه ی دیدن دنیا بر می دارم. اوایل تابستون دارم می رم ایران. ۱۰ روز اونجا هستم. بعد می رم ایتالیا. اینجاست که سفر واقعی شروع می شه. اینجاست که من می مونم و یه کوله پشتی و یه نقشه!!!! می خوام با قطار سفر کنم و تمام ایتالیا و فرانسه رو ببینم و بعد از تنگه بین فرانسه و انگلیس بگذرم و خودم رو برسونم به لندن. پرواز برگشتم به لس انجلس از لندن هستش. پرواز برگشت به زندگی... 

دارم با تمام دوستانی که بین این 3 تا کشور می شناسم تماس می گیرم. می خوام همه اشون رو ببینم. و تمام شهر هایی که اون ها توشون زندگی می کنن. 

فعلا همین...    

نظرات 2 + ارسال نظر
دمدمی پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:59 ق.ظ http://daam.blogsky.com/

چه کار خوبی!
خوش بگذره و جای ایما هم لذت ببر!

علیرضا جمعه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ب.ظ

اون جور که اطلاعات من بهم میگه .. زندگی این اجازه رو میده...
فقط یک تغییر در نگرش نیاز هست...
اکثر آدمها در حرفه ای که هستند دوست دارند چرخ دنده باشند و فقط خودشون اون حرفه رو اداره کنند .. همین میشه که تا آخر عمر حتی وقت برای خانوادشون نمی مونه چه برسه به کارهای دیگه ...
میشه با تغییر نگرش و افکار از فکر خویش فرمایی و چرخ دنده بودن اومد بیرون و کارفرما شد... مثلا افراد را آموزش داد و یک رستوران بزرگ و مجلل زد که دیگه نیازی به حضور این کارفرما نباشه...
این شخص کارفرما چه باشه و چه نباشه این سیستم حرکت کنه و در آمدزایی کنه..
اونوقت این کارفرما برای دل خودش هر وقت که بخواد میتونه سخت کارکنه و هر وقت که نخواد میتونه به تفریح بپردازه...
یک تغییر در نظام افکار نیاز هست تا ما از زندگی که داریم لذت ببریم
یک تحول نیاز هست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد