بابام داره چمدوناش رو می بنده... چقدر این ۴۰ روز زود گذشت...
نظرات 2 + ارسال نظر
سیاورشن شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ب.ظ http://siavarshan.blogsky.com

آره زود گذشت ... تمام روزها زود می گذرن بجز ...

mari یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:09 ب.ظ http://ma-cuisine.over-blog.fr/

سلام مادر بزرگ مرحوم من همیشه می گفت 100 نفر بیان خونه ولی یکیشون نره از خون احساست رو درک می کنم منم وقتی خواهر کوچیکم اینجا بود خیلی خوشحال بودم ولی روزها مثل برق و باد گذشت از وقتی که رفته ایران من خیلی دلتنگی می کنم و واقعا با یاد خاطره هایی که با هم داشتیم میگذرونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد