خوب، تموم شد. تعطیلات کریسمس و سال نو، سفر به Davis، اومدن شهاب، اومدن دانا، رفتن شهاب، و حالا فقط رفتن دانا مونده...
۲-۳ روزه که دارم دوباره دنبال کار می گردم و فکر کنم برای ۷-۸ تا رستوران resume فرستادم. باید ببینم که کسی جوابم رو می ده یا نه.
اینجا داره بارون میاد. و هوا سرده. البته می دونم که نسبت به سرما و برفی که توی تهران هست سرما و بارون اینجا چیزی نیست، ولی خوب سرده
این چند وقت دوستان واقعا سنگ تموم گداشتن و جواب e-mail های من رو دادن! خیلی خوشجال شدم که ازشون خبر گرفتم.
یه عصر جمعه بارونی... توی خونه... مشغول کمک به مامان برای فردا... یه ناهار خانوادگی... حوصله ام سر رفته...
Enshalah ke zoodtar be ma khabare khob gereftane karo bedi